مامان و ببخش عزیزم
سلام گل دختر مامان
امروز برامن تو روز خوبی نبود مامانی
امروز شما مامانو خیلی اذیت کردی و اصلا دختر خوبی نبودی بعداز ظهر توی آشپزخونه پی پی کردی و مامان و به شدت ناراحت و عصبانی کردی که همین کارت باعث شد که هم دعوات کنم هم کتکت بزنم ببخش مامانو ولی نمیدونی چه حالی شدم وقتی اون صحنه رو دیدم داشتم میترکیدم
بعد از شستشوی خرابکاریات با عمه زری و مامانجون رفتیم خرید موقع برگشتن میخواستی با سارا بری و حسابی هم گریه کردی عزیزم اینقد که به سکسکه اوفتادی بعدم با مامان جون رفتیم علاالدین و شما حسابی بازی کردی قربونت برم و یکم از اون گریه هات جبران شد
اما دوباره خونه ی مامان جون دست گل به اب دادی و جیش کردی توی اتاق خواب مامانجون ایندفعه حسابی کتک خوردی الهی دستم بشکنه عزیزم اینقد محکم زدم که جاش روی صورت مثل ماهت موند الهی مامان بمیره که دیگه به عشقش نزنه
راستی مامان خیلی دوست داره عزیزم الان که دارم برات مینویسم گریه امونم نمیده مامان و ببخش گل من
امروز روز خوبی برات نبود و خیلی گریه کردی آرزو میکنم امشب خواب فرشته هارو ببینی هستی من